پیشگفتار :
نابرابریهای جنسیتی و موانعی که پیشرفت زنان را در جوامع مختلف محدود میکند، یکی از چالشهای پایدار در مسیر توسعه اجتماعی و اقتصادی است. یکی از مفاهیم کلیدی که در این زمینه توجه محققان و سیاستگذاران را به خود جلب کرده، "سقف شیشهای" است؛ یک مانع نامرئی که زنان و اقلیتها را از دستیابی به مناصب مدیریتی و موقعیتهای تصمیمگیری بازمیدارد. این کتاب در پاسخ به این چالش، به تحلیل و بررسی این مفهوم در سازمانهای دولتی ایران میپردازد و تلاش میکند تا با نگاهی علمی و کاربردی، عوامل موثر بر این پدیده را شناسایی کند .
پژوهش حاضر در چارچوب تحلیل تفسیری-ساختاری (ISM) و با مشارکت متخصصان منابع انسانی، به دنبال ارائه مدلی جامع است که بتواند پیچیدگیها و ابعاد مختلف این موضوع را روشن کند. این نوشتار، هم از جنبه نظری و هم از جنبه عملی، به بررسی علل درونسازمانی و برونسازمانی مؤثر بر سقف شیشهای پرداخته و برای هر یک راهکارهایی ارائه میدهد. امیدواریم نتایج این نوشتار بتواند به سیاستگذاران، مدیران، و فعالان اجتماعی کمک کند تا مسیر توسعه پایدار را با تکیه بر عدالت جنسیتی هموارتر سازند .
نگارش این کتاب نه تنها از سر دغدغه شخصی و علاقه علمی، بلکه به دلیل اهمیت اجتماعی موضوع انجام شده است. باور دارم که جامعهای توانمند خواهد بود که از ظرفیتهای تمامی اعضای خود، بدون تبعیض جنسیتی، بهرهمند شود. از این رو، رفع سقف شیشهای نه تنها یک وظیفه اجتماعی بلکه یک ضرورت مدیریتی برای افزایش بهرهوری و کارایی در سازمانهاست .
طراحی و پیاده سازی :