در مقدمه کتاب آمده است:
بذل اموال در امور خيريه و اقدامات نوع دوستانه، بخش اصيل همه فرهنگها و دينهاي بزرگ در تمدنهاي قديم چين و هند و مصر بوده و هست. در تمدنهاي يونان و روم قديم نيز همين گونه بود؛ چرا که در آنجا هم سلاطين بطلميوسي مبالغي را به کتابخانه اسکندريه اختصاص دادند. افلاطون نيز اموالي را براي پشتيباني از آکادمي خود بعد از وفاتش به ارث گذاشت. در سالهاي نخست ميلاد مسيح نيز در امپراتوري روم، مؤسساتي مخصوص کمک به فقرا و نهادهاي آموزشي و بيمارستانها و تيمارستانها وسراهاي سالمندان ايجاد شد. در دوران سدههاي ميانه هم کليساي کاتوليک اروپا نقشي کليدي درحمايت ازدارالمساکين، مدرسهها و بيمارستانها داشت و اموال زيادي را هزينه کرد. ايجاد مؤسسات خيريه خصوصي با نامهاي مختلف در اروپا و آمريکا، به ويژه پس از انقلاب صنعتي ادامه يافت. در دوره معاصر، نظاممند کردن اعمال خير و اقدامات نوع دوستانه در قالب مؤسسات مختلف روشي است که تمدنهاي معاصر خواه در شرق عالم يا غرب آن در اروپا و آمريکا براي رشد وشکوفايي خويش درپيش گرفتهاند؛ وجالب آنکه اگر چه سده بيستم شاهد رشد سريع سرمايه گذاريهاي دولتي در عرصههاي خيريه بود، اما اين امر سبب نشد رشد اقدامات نيکوکارانه بخش خصوصي متوقف شود.
وقف بی شک از جمله موارد حقوقی است که نظیر آن را درهیچ نظام اجتماعی، بویژه نظامهای قضایی کشورهای دنیا نمی توان یافت، زیرا براساس قوانین مدون تمام کشورها وحتی کشور خودمان، مالکیت شرایط خاص داشته و براساس ضوابطی خاص نیز مالکیت افراد از مایملک خود سلب می شود. در واقع وقف یکی از سنت های اخلاقی است که همواره از سوی ادیان گوناگون مورد تاکید بود و این امر در دین اسلام بیش از سایر ادیان مورد توجه قرار گرفته است. موضوع وقف خود را در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی متبلور نموده است که ملموس ترین جبنه آن، بعد کالبدی است. در دوره های مختلف تاریخی، افراد خیر با وقف زمین واحداث بناهای مختلف علاوه بر اجر معنوی، گره های زیادی را از زندگی مردم گشوده اند و به بهبود وضعیت محیط سکونت کمک نموده اند. با این حال، افول این سنت در دهه های اخیر و عدم توجه به بهره برداری صحیح زمین های وقفی و مسایل گوناگون حقوقی و اجرایی سبب شده است که اراضی وسیعی در سطح شهرها به صورت بدون استفاده رها شوند. عليرغم وجود چنین مشکلاتی، تاكنون بحث های محدودی در زمينه نقش وقف در شكل گيري شهرها و تأثير موقوفات در توسعه و گسترش شهری وسایر مسایل مربوطه، صورت گرفته است.
شهرها اصولا تمایل به توسعه دارند و در سیر رشد به عناوین خاص جغرافیایی دست مییابند که هر یک برای حوزه مفاهیمی دارد اما این رشد شهری با نقش فعال عملکرد هر شهر در رابطه است. توسعه فضایی شهر فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهات عمودی وافقی ازحیث کمی و کیفی افزایش مییابند. اگر این روند سریع و بیبرنامه باشد ترکیب فیزیکی مناسبی ازفضای شهری نخواهد انجامید. درنتیجه سیمای شهری را با مشکلات روبرو می کند.
از طرفی در شهر رشت با افزایش جمعیت و به علت مرکزیت استان، رشد فیزیکی وکالبدی فضایی شهر زیاد شده و گسترش فضایی فعالیتهای حومه را به شدت دگرگون ساخته و در تغییر کاربری اراضی به صورت قانونی و غیر قانونی موثر است، به طوری که کارکردهای تولیدی و فضاهای طبیعی به شدت تخریب شده اند و از منابع بالقوه و بالفعل کاسته می شود. لذا در این میان اراضی وقفی می تواند در برخی نقاط بسیار اثر گذار باشند. چون در شهر رشت اراضی وقفی زیادی وجود داشته که در صورت شناسایی و مطالعه و تعامل ادارات مرتبط با اداره حج و اوقاف و خیریه استان گیلان می توان این اراضی را به نحو احسن مورد استفاده قرار داد.
این کتاب در هفت فصل تدوین شده است. در فصل نخست به وقف و کارکرد آن در جامعه پرداخته شده است. در فصل دوم به وقف در ايران اسلامی در طول تاريخ، فصل سوم توسعه فضاي شهری، در فصل چهارم به پیدایش و شکل گیری شهر رشت، فصل پنجم جغرافیای شهر رشت، در فصل ششم به اراضی ومکانهای وقفی در شهر رشت و در نهایت در فصل هفتم به نتیجه گیری پرداخته شده است.
طراحی و پیاده سازی :